حلقۀ کاتبان:
کاتبان، حلقۀ نویسندگانی است كه چشم به میراث عزیز کهن اسلامی و ایرانی دوخته‌اند و هر یک به سهم خود، به موضوعی می‌پردازند كه بتواند گوشه‌ای از شکوه و عظمت این میراث ارزشمند را تبیین کند.
حلقۀ کاتبان آداب خویش را از لابلای نقوش تذهیب و نگاره‌های نسخ خطی، از مطاوی دستنویس‌های بزرگانی كه با هنر متعالی، آثاری در خورِ کمال انسانی خویش آفریده‌اند، برگرفته است و از قید قانون و ضابطه‌های ارباب نگارش و قلمفرسایی آزاد است.
حلقۀ کاتبان، مجموعه روزنوشت‌هایی است در باب نسخ خطی، تراجم، تاريخ علم و معرفت و یاد و یادبود بزرگان.



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت

احمد بهروز به احمد خامه‌یار
۱۸ بهمن
آنچه مسلم است يعقوب ليث در قرن سوم(شوال ٢٦٥) فوت كرده و چون شاه مملكت بوده قطعاً آرامگاهي در شان او برايش ساخته اند. و نيز شاه ابوالقاسم پير زمان خود بعداز فوت يعقوب در شاه آباد زندگي مي كرده است. معمولاً دراويش و پيران وقتي به شهري وارد مي شوند و يا قبلاً شده اند در اماكن مذهبي اطراق و زندگي مي كرده اند. مي توان تصور كرد كه شاه ابوالقاسم وارد شاه آباد شده و همان محل دفن و آرامگاه يعقوب را براي زندگي انتخاب كرده و بعد از فوت ، در همان محل دفن شده باشد. يعني بقعه فعلي در اصل آرامگاه يعقوب و نيز آرامگاه شابوالقاسم باشد. نمونه اش آرامگاه هارون الرشيد كه بعداز شهادت امام رضا(ع) در همان محل دفن گرديده است.

پاسخ:
1. یعقوب لیث در جایی به دور از قلمرو حاکمیت خود از دنیا رفته است؛ و معمولاً پادشاهان در زمان حیات در پایتخت خود مقبره ای برای خود می‌ساختند. بسیار بعید است که در جایی که یعقوب لیث از دنیا رفته، مردم دلسوزانه برایش مقبره ساخته باشند! برخلاف عرفا صوفیان که همواره با توجه به تقدس و جایگاه معنوی که برای مردم داشتند، قبورشان بعد از درگذشت به زیارتگاه تبدیل می‌شده.

2. در زمان فوت یعقوب لیث، هنوز سنّت مقبره‌سازی در اسلام شکل نگرفته است. شاید تنها مقبره‌ای که تا زمان فوت یقعوب لیث ساخته شده باشد، «قبه صلیبیه» در سامرا (مقبره چند تن از خلفای عباسی) باشد. البته درباره همین مقبره نیز تاریخ ساخت دقیق آن را اطلاع نداریم و ماهیت و کارکرد آن مورد اتفاق پژوهشگران نیست.

3. بیشتر مواردی که نوشته‌اید تصورات و حدسیاتی است که معلوم نیست در واقعیت تاریخی، همان اتفاق افتاده باشد (برای مثال اینکه شاه ابوالقاسم دقیقاً مقبره یعقوب لیث را برای اقامت انتخاب کرده باشد! که صرفاً تصور شخصی شماست!)

4. خلاصه کلام آنکه: با توجه به شواهد و مدارک تاریخی موجود، انتساب این بنا به ابوالقاسم بن رمضان تقریباً قطعی و مسلم است، اما انتساب آن به یعقوب لیث صرفاً در حد حدس و گمان باقی می‌ماند (و نیاز به شواهد کافی دارد).
علاء جعفری به حمید عطائی نظری
۲۹ آذر
العزيز المحترم المحقق حميد عطائي
سلام عليكم
قرأت مقالكم في نقد التحقيق المذكور، وأوافق عليه، وأؤكد أن هناك ما لا يعد ولا يحصى من هذه الجرائم العلمية، ولكن الأهم من جميع ذلك أن جل المحققين الجدد يغفلون عن أن هناك فرقا كبيرا بين التحقيق، والتعليق، والنشر. وما يجري عادة هو النشر فقط، ولكنهم يسمونه تحقيقا أو تعليقا.
فالتحقيق هو كل عمل يخدم الكتاب. والتعليق هو كل عمل يخدم القارئ ويوسع له آفاق البحث، والنشر هو مجرد المقابلة بين النصوص واثبات الفروقات في الحواشي.
والتحقيق الحقيق بالاسم هو تحقيق مسائل الكتاب الغامضة، وليس مجرد بيان المفردة الغامضة. فعند المرور مثلا على شبهة ابن كمونة المعروفة، ينبغي لمن يريد صدق اسم المحقق عليه أن يذكر نبذة عنها وتاريخها في الحاشية. اما التعليق عليها فإنه يستدعي الاشاراة الى جمع ممن ذكرها وقدم لها حلولا ويحيل اليها ليستفيد القارئ الباحث منها.
ما يجري غالبا هو المقابلة والنشر باسم التحقيق وليس هو من التحقيق في شيء. ومع ذلك فإن كثيرا من الجدد يخطئ في المقابلة والنشر أيضا كما تفضلتم في هذه المقالة الممتازة، فما بالك بالتحقيق والتعليق؟!
والله الموفق
محمدحسن فیروزبه به حمید عطائی نظری
۱۸ مهر
با سلام و احترام
آیا جلد چهارم کتاب « المجموع فی المحیط بالتکلیف» که توسط خانم مارگارِتا هیمسکِرک در دست تصحیح بود منتشر شده است؟
در صورت انتشار ممنون می شوم مشخصات آن را برای بنده ارسال بفرمایید.
متشکرم
سعیده جلالیان به احمد خامه‌یار
۴ مرداد
با سلام. ممنونم آقای دکتر از ارائه این اطلاعات متشکرم. موفق باشید.


پاسخ:
سلام و سپاس از توجهتان. سلامت باشید.
علیرضا فرهنگ به فاطمه قاضیها
۱ مرداد
با سلام خدمت شما، بدینوسیله می‌خواستم عرض کنم از آنجایی که تاریخ درگذشت قدرت‌السلطنه در این نوشتار نیامده است، در روزنامه اطلاعات، آذر ماه سال 1344، در صفحه ترحیم این‌گونه آمده است: "خانواده‌های ناصری قاجار و مظفری قاجار و فرهاد معتمد، با نهایت تأسف، فوت حضرت علیه شاهزاده خانم قدرت‌السلطنه ناصری قاجار، دختر مرحوم مبرور ناصرالدین شاه قاجار طاب ثراه، مادر آقایان فرهاد فرهاد معتمد و ناصر فرهاد معتمد را به اطلاع می‌رساند. طبق وصیت آن مرحومه، مجلس ختم برگزار نخواهد شد. مراسم شب هفت در روز چهارشنبه اول دی ماه از ساعت 3 الی 5 بعد از ظهر در مزار آن مرحومه در مقبره ناصرالدین شاه حضرت عبدالعظیم انجام خواهد شد."
حال، با توجه به تاریخ مراسم شب هفت مرحومه، این‌طور می‌توان نتیجه گرفت که روز درگذشت قدرت‌السلطنه، روز پنج‌شنبه 25 آذر 1344 بوده است.


با سلام و درود از اینکه مورد مزبور را اطلاعرسانی کردی بسیار سپاسگزارم، در چاپهابی بعدی حتما در نظر گرفته خواهد شد . با مهر
محمد صادق یزدان پناه به فاطمه قاضیها
۲۱ تير
سلام سرکار خانم قاضیها.بنده به‌ تازگی با آثار شما در خصوص خاطرات ناصرالدین‌شاه آشنا شدم. امکانش هست که آثار حاصل از زحمات شما را از طریق خودتون تهیه کنم؟لطفا راهنمایی بفرمایید ممنون



سلام آقای یزدان پناه گرامی من خودم ندارم ، اگر تجدید چاپ شد حتما شما را در جریان خواهم گذاشت. با تشکر
علی نیکبخت به مرتضی کریمی‌نیا
۳۰ خرداد
عرض سلام و احترام خدمت استاد کرمی نیا، کتاب مصحف صنعا ۱ را در نمایشگاه کتاب ۴۰۳ تهیه کردم و مطالعه کردم.این کتاب دنیای جدیدی از نگرش به قرآن برایم گشود، اکنون به این نتیجه رسیده ام که مطالعه مصحف خطی آنهم به رسم الخط حجازی چنان تاثیری بر شناخت انسان می‌گذارد که رسم الخط های کامل امروز ی قاصر از این امر است. استاد درود بر شما و عمر شریف تان مستدام باد که شما و امثال شما مایه افتخار ما هستید.
امیر صفری به فاطمه قاضیها
۴ خرداد
سلام و عرض احترام
من در مورد ساعتهای سلطنتی در دوره قاجار به ویژه ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه تحقیق می کنم. شما اطلاعاتی در این باره در اسناد و منابع موجود به خصوص سفرنامه های ناصرالدین شاه و مظفراالدین شاه دارین؟ ممنون میشم کمکم کنید




با سلام و درود ، خیر بنده در مورد اشیا کار نکرده ام ، ولی در جلد اول سفر سوم یک سیاهه از اجناسی که ناصرالدین شاه از فرنگ آورده موجود است ، رجوع کنید شای چیزی بدست آورید