یکی از علل انتشار حدیث و البته انبوه حدیث سازی در سده سوم و به ویژه سده چهارم قمری آسان شدن دسترسی و ارزان شدن نسبی کاغذ بود در تمدن اسلامی. پیش از آن معمولاً دستگاه های دولتی مانند دبیرخانه های اداری دسترسی بیشتری به کاغذ داشتند. محدثان بیشتر کارشان نقل حدیث به صورت شفاهی بود و اگر بنایی بر تدوین و کتابت داشتند طبعاً باید به شکل محدود و شخصی و با حجم پایین این کار را انجام می دادند. علوم دیگر هم وضعش بهتر از این نبود. با دسترسی آسان به کاغذ و آسانی ساخت و تولید آن محدثان و فقیهان راه ارتباطی با مخاطب عمومی تری پیدا کردند و همین امر موجب شد که آثار حدیثی بیشتر تألیف و بیشتر کتابت شود. بنابراین هر مطلبی و هر حدیثی به دلیل آنکه به هرحال مکتوب می شد و دایره تألیفات و نوشته های اشخاص بیشتر می شد راه و انگیزه ای را می یافت تا گفته و روایت و تدوین شود. اینجا بود که روایات محلی و مهجور و بومی که پیشتر در ابعاد بسیار محدود نقل و روایت می شد مخاطب عامتری پیدا کند و جغرافیای اسلامی شکل گیرد و هویت یکپارچه تری با شکل گیری زنجیره های ارتباطی نقل حدیث و اسناد سامان گیرد. همین امر موجبات تحکیم مرجعیت و مشروعیت علما را در برابر اهالی قدرت فراهم کرد. در عصر ناصری و با آمدن تلگراف و بهره وری علما از آن دایره مرجعیت های محلی توسعه یافت و همین امر مرجعیت های عامه را تسهیل کرد. امروز داشتم به این فکر می کردم با حضور اینترنت و انواع شبکه های اجتماعی آزادی های اجتماعی و آزادی اظهار عقیده و آنچه پیشتر با اعمال سانسورهای حکومتی در بسیاری از کشورهای جهان به انواع مختلف آن محدودیت می یافت و همچنان هم در بسیاری از کشورها ادامه دارد تحولی بی مانند را رقم زده و خواهد زد. با این وصف یکی از پیامدهای آن در عرصه مباحث دینی این است که بسیاری از تفسیرهای غیر رسمی از دین هم می تواند بدین ترتیب به سطح آید. این طبعاً جنبه های مثبتی می تواند داشته باشد و البته جنبه هایی منفی. در عصر تدوین حدیث با ارزان شدن کاغذ بسیاری مجعولات و احادیث ساختگی و یا مأثورات سنت های بومی و خانوادگی مجال طرح عمومی پیدا کرد. بدین ترتیب بسیاری از باورها و روایات ساختگی و عقاید خرافی و ادعاهای بی پایه توسعه یافت (نمونه اش تألیف مناقب نامه ها برای صوفیان و مشایخ بود و یا تألیفات آدم های پر حدیثی مانند ابن ابی الدنیا که برای هر مطلب و هر مسئله ای یک تعداد حدیث و روایت برای نقل و تدوین پیشنهاد می کردند). اینبار باید منتظر بود و دید. بی تردید ادبیات دینی در سطوح مختلف خود چه ادبیات مکتوب و چه ادبیات شفاهی تحولی عظیم را تجربه خواهد کرد: نقل خواب ها و کرامات بی پایه؛ نقل قول های غیر دقیق و آمیخته با توهمات، شایعات عامیانه ....