برگی از گنجینه استاد شرف‌الدین شوشتری
مقدمه

در یادداشتهای پیشین، به مناسبت انتشار چند سند از گنجینۀ استاد محمدعلی شرف‌الدین در شوشتر، در بارۀ ایشان مطالبی نوشته بودم. اما توفیق مجدد دست داد که روز چهارشنبه 20 بهمن 1395 در معیّت حجة الاسلام سید محمدعلی قاضی امام جمعۀ دزفول و دکتر مهدی خواجه پیری و حجة الاسلام سید اسماعیل علوی و جمعی دیگر به حضور استاد رسیدیم. گزارش مختصری از این دیدار در سایت امام جمعه دزفول منتشر شد. به این نشانی.

البته گزارشی از این دیدار و نکات تازۀ استاد را که برای نخستین بار از ایشان شنیده بودم، ان شاء الله در فرصتی نزدیک تقدیم می‌دارم. ولی فعلاً در این مجال، سندی از این مجموعه ارائه می‌شود که ظاهراً تا کنون منتشر نشده است. مخاطب نامه روشن نیست، ولی قاعدتاً باید یکی از علمای خوزستان و شاید یکی از قدمای خاندان شرف‌الدین باشد. به هر حال، امید است این برگی است سبز که به بوستان علم و تحقیق افزوده می‌شود و امید است که در پژوهش‌های مربوط مورد استفاده قرار گیرد. بار دیگر لطف استاد شرف‌الدین را سپاس می‌گزارم که امکان نشر بخشی دیگر از تاریخ را به این بنده مرحمت فرمود و طول عمر و توفیق ایشان را به دعای مستجاب حضرت بقیة الله أرواحنا فداه، از خدای منان مسئلت می‌دارم.



متن نامه





بسم الله الرحمن الرحیم ولا حول ولا قوة إلّا بالله العليّ العظیم وصلی الله علی سید المرسلین محمد وآله الطاهرین.

و بعد، معروض علماء اعلام و حاملین لواء اسلام أیّدهم الله لنصرة الدین می‌دارد. سابقاً مصیبت عظمی تهاجم کفار بر مقدس‌ترین ثغور اسلامیه که باب کعبۀ معظمه و مفتاح عتبات مقدسه و فتوای قاطبۀ علماء اسلام خاصه حضرت علامه والد دام ظلّه به وجوب دفاع و حرمت توانی و تقاعد و خروج این جانب از نجف اشرف با جمعی از علماء اعلام به جهت استخلاص برادران دینی خود از قید اسارت مشرکین را مفصلاً خاطرنشان حضرات عالی کرده و ایضاً خاطرهای شریف را مسبوق داشتم که توجه عده‌ای از لشکریان انگلیس از طریق ناصری برای تقدم از طرف حویزه ما را ملزم و ناچار نموده که قبل از آنی که عشائر این صفحه که فی الواقع قوای مسلّحه اسلامند، به دست دشمن بیفتند، پیشدستی و سبقت جسته؛ لذا بعد از تروّی و تأمّل و مشاوره با علماء اعلام و صاحبان بصیرت و مراجعه با دولت علیه ایران توسط سفارت کبرای اسلامبول متوجه حویزه شدیم.

لدی الورود تمام مسلمین آن صفحه و رؤسای قبایل و علماء اعلام این طرف، خاصّه حضرات عالی را مستحضر داشته، نظریات و آراء همگی را توسط معتمدین با بصیرت استحضار نموده و آنها را به لسان شرع شریف برای نصرت اسلام و پاک نمودن ثغور اسلامیه از لوث مشرکین به جهت حضور در تحت رایت محمدیه دعوت کردیم.

الحمد لله و له المنّة کافّۀ عشایر این طرف با کمال رغبت و اشتیاق، جاناً و مالاً حاضر و علی الدوام فوج فوج به جیوش مسلمین ملحق می‌شوند و از طرف حضرات عالی و آن صوبه‌جات تا به حال اثری ظاهر نشده؛ به واسطۀ ضیق وقت و خوف فوات فرصت، لازم شد حضرات عالی را ثانیاً اخطار نموده که تکلیف شماها در این خصوص غیر از تکلیف عامّۀ مردم و سواد الناس است. هر کس به قدر مطاعیت و نفوذ، طرف تکلیف و مورد مسئولیت می‌باشد. ان شاء الله تعالی تمام جدّ و جهد خود را در این موقع شریف مبذول [دارند] و تا کار از کار نگذشته و به مقام حسرت و ندامت نرسیده، خدمات خود را در پیشگاه خداوندی تقدیم نموده، معتمدین خود را فوراً برای اکمال بصیرت و اتمام حجت و اصلاح و مشورت بفرستید. و عشایر آن صفحه خاصّه بختیاری و سگوند را به رفتن خود حضرات عالی یا مانند خود میانۀ آنها به لسان شرع شریف، حثّ و ترغیب و استنهاض از برای نصرت اسلام فرموده، منویّات خاطر آنها را علی الاتّصال اطلاع بدهید.

وفّقنا الله و إیّاکم لنصرة الدین ونتضرّع إلیه أن لا یجعلنا من المتخلّفین القاعدین الخاذلین للمسلمین. آمین.

نجل حجة الاسلام الیزدی

محمد الطباطبائی