از وقتی نمایشگاه کتاب در ایران تأسیس شد وپای ناشران عرب به ایران باز شد و یا کتابخانه های مختلف برای خرید کتاب به نمایشگاه های کتاب عربی در آمد و شد شدند سلیقه کتابخوانی قشری از تحصیلکردگان حوزه و دانشگاه در زمینه تاریخ و دین و فلسفه تحت تأثیر منشورات نویسندگان کشورهای عربی قرار گرفت. متأسفانه مجلاتی هم به ویژه در قم تحت تأثیر این نوع کتاب ها و نوشته ها قرار دارند. بخش عمده ای از منشورات مصر و عربستان و لبنان را کتاب هایی با رویکرد سلفی تشکیل می دهد و البته با ویژگی انبوه نویسی و انبار کردن نقل اقوال و دسته بندی مطالب. عمده این کتاب ها چیزی که ندارند بررسی های انتقادی است. این نوع ادبیات پژوهشی متأسفانه تأثیر خود را در ادبیات داخلی گذاشته و آثار آن را در مقالات و کتاب ها در این حوزه ها می بینیم. بخشی هم آثار روشنفکران و نوگرایان جدید جهان عرب است که بسیاری از آنها از خطابه نویسی فراتر نمی روند و با وجود عناوین و تیترهای فریبنده از چیزی که تهی است همانا مطالعه ای روشمند و مستند و انتقادی است. بسیاری از این نوع کتاب ها یا تقلیدی ناقص و متکی بر بد فهمی از نوشته های اسلامشناسی در غرب است و یا نوشته هایی است در خدمت اهدافی قومی.



شماری کتاب هم به عنوان ترجمه به عربی معمولا در نمایشگاه کتاب در تهران عرضه می شود که آنچه به حوزه مرتبط با بحث ما مربوط است معمولا ترجمه هایی است غیر دقیق و آشفته و رهزن. نمونه اش ترجمه کتاب فان اس بود به زبان عربی که تقریبا قابل فهم نیست.



می ماند تعدادی کتاب در نقد اسلامشناسی غربی که عموماً با دیدگاه تئوری توطئه و بدبینی مطلق و البته معمولاً هم بر پایه تصوراتی غلط و ناقص نوشته و منتشر می شود و ریشه در گرایشات سلفی از یک سو و یا ناسیونالیستی از دیگر سو دارد.



در این میان آنچه از بخش های عربی نمایشگاه های کتاب به خاطر دارم فراوانی کتاب در حوزه مباحث سیاسی معاصر است که ناشران مختلف به شکل انبوه منتشر می کنند و از هر هزارتای آنها یکی هم به سختی می توان پیدا کرد که حرف نویی در آن باشد.



گذشت آن زمانی که مصر و عراق و لبنان و شامات متفکران و نویسندگانی همچون طه حسین و مصطفی جواد و احمد شاکر و احسان عباس را داشت.