وزیر مختار: ..اعليحضرت امپراطوری، دوستدار را مأمور فرمودند، که از اولیای دولت علیه ایران، بلادرنگ، عزل حاكم مازندران را مطالبه نماید، و بجای او حاکم تعیین شود ... ناصرالدین شاه: ..پس معلوم می شود که طایفه ترکمانیه کلاً از این که روس راه نفت و نمک را بر روی آنها بسته، و از این سبب کساد زیاد در معامله و تجارت آنها به هم رسیده، و گرفتن کشتیهای آنها و اذیت رساندن به آنها از این جهات، عداوت با روسیه کرده در مقام این هرزگیها بر می آیند.....
نامه تهدید آمیز کنیاز داگورکی وزیر مختار روس به میرزا تقی خان امیر کبیر در ضرورت عزل حاکم مازندران بجهت تبانی با ترکمنها برای حمله به کشتیهای روسی(حضور غیر مشروع کشتیها در جزیره عاشورا ده )، اعتراض ناصرالدین شاه بیست ساله به این امر و...




یکی از ایستادگیها و مقاومتهای امیر موضوع جزيرة عاشوراده بود، روسها در سال ۱۲۵۲ و بعد در سال ۱۲۵۸ قمری به بهانه جلوگیری از دزدیهای تراکمه در دریای خزر،در آنجا مستقر شدند.دولت ایران نیز چندین باراز روسها خواست آنجا را تخلیه کنند.اما روسها به تقاضای دولت ایران و قعی ننهادند، تا این که دریکی از شبهای سال 1267عده ای از تراکمه در شب عیدِ روسها که همه،حتی قراولان آنها نیز مست بودند، به آن جزیره حمله بردند، عده ای از روسها را کشته و جمعی را به اسارت گرفتند و با آنچه به دستشان رسیده بود شبانه فرار کردند. بعد از این واقعه روسها برای عزل حاكم مازندران "مهدی قلی میرزا" که برادر شاه بود، دست به کار شدند و بر آن اصرار ورزیدند. میرزاتقی خان امیرنظام مدتها ایستادگی نمود 1 ر.ک. محمود محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلی در قرن نوزدهم میلادی (تهران: اقبال، چاپ هفتم، ۱۳۷۸) ص599 تا این که دالگورکی وزیر مختار روس به امیر نامه مفصلی نوشت (سند ذیل) 2 فاطمه قاضیها، اسناد روابط ایران و روسیه از دوره ناصرالدین شاه تا سقوط قاجاریه ، تهران ، وزارت امور خارجه، 1380 ، سند شمار 1 ، صص17-21 و ضمن شرح ماجرا و تشریح شراکت حاکم مازندران با ترکمانها در حمله به کشتیهای روسی، اشاره به حق فی مابین ملل نموده و تأثر امپراتور روسیه را ابراز داشت و اذعان نمود که« اعليحضرت امپراتور خوش دارند باور نمایند که نواب مهدی قلی میرزا که این نوع سلوک را مرعی داشته است، فقط به الهام عدم حقانیت شخصی خود متابعت نموده است، نه از روی دستورالعمل اولیای دولت ایران، اما بعد از اعمالی که او مقصر آمده است، باقی ماندن او بر سر حکومتی[حکومت مازندران] که در آن به این طور قبيح به وظایف خود خیانت کرده است به هیچ وجه مناسبت ندارد». و در ادامه، عزل بلادرنگ حاکم مازندران را خواستار شد. امیر نامه وزیر مختار را به اطلاع شاه رساند و شاه به وضوح بر این نکته تأکید ورزید که این عمل مهدی قلی میرزا بدون اذن شاه بوده است و با ادای توجیهانی حاضر به عزل حاكم مازندران نشد. (حتما با مشاور امیرنظام) و اظهار داشت:

«از برداشتن مهدی قلی میرزا فتور و قصور در ارکان مازندران به هم خواهد رسید» . پس از آن غراف نسلرود وزیراعظم روسیه نامه جداگانه ای برای امیر نوشت و اذعان داشت که این رفتارها ممکن است در روابط دو کشور «نتیجه نامرضیه بخشد» 3همان ، نامه وزیر اعظم روس (غراف نسلرود )به میرزا تقی خان امیرکبیر ،سند شماره 3 صص21 -22 ، و از این طریق ناخشنودی امپراتور را توأم با تهدید به امیرکبیر گوشزد نمود. علیرغم این تهدیدها چنین به نظر می رسد که امیر نظام مدتها مقاومت کرد، ولی بالاخره برای این که روابط را با روسها تیره نکند، ناچار شد به عزل حکمران مازندران رضایت دهد 4 ر. ک. محمود محمود، همان، ص600 .

باید گفت که با این که امیر نظام دشمن خطرناک سیاست دولت روسیه در ایران بود، اما وزیر مختار روس، امیرنظام را یک مرد حقیقت دوست، عادل و با منطق و دلیل شناخته بود و از این که می دید چنین مردی معزول شده و جای او را شخصی مثل میرزا آقاخان نوری که تحت حمایت دولت انگلیس بود، اشغال کرده است، اظهار تأسف می نمود 5 همان ص ۶۲۲ و ۶۲۳ .

میرزاتقی خان امیرنظام در ۲۵ محرم ۱۲۶۸ معزول و بعد به کاشان تبعید و در هجدهم ماه ربیع الاول همان سال در کاشان به قتل رسید. ناصرالدین شاه اعتماد کامل به میرزاتقی خان داشت و هر گاه در این اعتماد باقی می ماند امیر می توانست اوضاع پریشان ایران را اصلاح کند، ولی چنین نشد و میرزا آقاخان نوری به جای وی به صدارت دست یازید. سند ذیل نامه گلایه آمیز وزیر مختار روس است به امیر کبیر در ارتباط با موضوع فوق، و پاسخ ناصرالدین شاه در حاشیه.

[متن سند]:

سواد و ترجمه نامه کنیاز دالگورکی وزیر مختار روس به میرزاتقی خان امیرکبیر"صدراعظم"


[26رمضان 1267]

جناب جلالت و نبالت نصابا، فخامت و مناعت اکتسابا، محبان نوازا، دوستان استظهارا، مشفقاء معظما.

دوستدار به خدمت اولیای دولت بهیه روسیه معروض داشت، رفتاری را که نزد امنای دولت علیه ایران، بعد از حمله جدید که از تراکمه بر سر سفاین دولت فخیمه روسیه، متوقفِ جزيره عاشوراده واقع شد، معمول داشته است، این با تغیر زیاد بود که اعلیحضرت امپراطوری اطلاع هم رساند در یک وقت، از این یورش قطاع الطريق بحر خزر و از مشارکت حربناک که حاکم مازندران به این عمل قبیح نهب و راهزنی بحری می داشته، و نیز از حمایت آشکار که شاهزاده معظم الیه از مرتکبین عمدۀ این کار به عمل آورده است، قطع نظر از قواعدی که عموما مجری می باشد، در باب حق فيمابین ملل ، و روا می دارد که در کمال شدت مذمت بکنند، چنين عمل واضح خصومت انگیز را ، که بدون هیچ نوع سبقت، نسبت به دولت دوست و متحد، وقوع یافته و با وجود دلایل کثیره، اهتمام همتانه که اعليحضرت امپراطوری به اعلحضرت ناصرالدین شاهی داده اند و با وصف اطمینان از امتنان و خیرخواهی که اعليحضرت پادشاهی به کرات به دوستدار بالمشافهة العلیه العاليه فرموده اند و با مراوده دوستی و وداد که فیمابین دولتين قوی شوکتین برقرار است روی داده است، اعلیحضرت امپراطوری محق بودند که از جانب اولیای دولت علیه ایران سلوکی بکلی مخالف رفتاری که حاکم مازندران مرتکب شدند مترقب باشند. چون اعليحضرت امپراطوری زیاد متأثرند از ملاحظه اعتماد قلیل که به اطمینانات اولیای دولت ایران می توان داشت، گفتاری که دوستدار در این باب به توسط عالیجاه مجدت همراه، موسی غراف ،مترجم اول سفارت دولت بهیه روسیه، به آن جناب اظهار داشت مستحسن فرمودند، تدبیراتی که آن جناب در آن وقت قرار داده بودند، مرافق اظهارات حسابی دوستدار، دلالت می کند که آن جناب معنی کلی سلوک نواب مهدی قلی میرزا را، دریافت فرمودند و همچنین سنجیده اند درجه عمده نسبتها که وارد می آورد به گردن نواب معظم اليه أعمالی را که به او اسناد می دهند.

اولیای دولت فخیمه روسیه این اقرار را قبول می نمایند و هر چند راضی می باشند از امنای دولت ایران، که به این عجله اعلام مذکور را به دوستدار اطلاع داده اند، ولی اعلیحضرت امپراطوری، این طور ترضیه که امنای دولت ایران می خواستند به این واسطه بدهند کافی نمی دانند، و بلکه بکلی غیر مناسب و به درجه عمده رنجش است که این ترضيه باید تلافی آن نموده باشد.

ملاحظه می نمایند اعليحضرت امپراطوری خوش دارند باور نمایند، که نواب مهدی قلی میرزا که این نوع سلوک را مرعی داشته است، نقط به الهام عدم حقانیت شخصی خود متابعت نموده است، نه از روی دستورالعمل اولیای دولت ایران، اما بعد از اعمالی که او مقصر آمده است، باقی ماندن او بر سر حکومتی که در آن به این طورقبیح به وظایف خود خیانت کرده است، به هیچ وجه مناسبت ندارد.

چنانچه اولیای دولت ایران او را بر همان شغل برقرار بگذارند، اولیای دولت ایران معایبی که بر گردن نواب معظم اليه وارد می آید بر عهده خود خواهند گرفت.

بناء علیه اعليحضرت امپراطوری، دوستدار را مأمور فرمودند، که از اولیای دولت علیه ایران، بلادرنگ، عزل حاكم مازندران را مطالبه نماید، و بجای او حاکم تعیین شود که سلوک سابقه و طبیعت شخصی او بتواند، ضمانت کافی بدهد، که این گونه حادثه من بعد روی ندهد.

احکامی که دوستدار الأن مأمور است از عهده آنها نزد آن جناب برآید، بطوری عمده است که آنی نمی تواند تردیدی داشته باشد، که بعد از آن که امنای دولت علیه ایران، از تأثیر دل سوز که به سبب این عمل دشمنی، از برای اعليحضرت امپراطوری حاصل شده است، اطلاع به هم رسانیده، در صدد آن خواهند برآمد، که این مطالبه حسابی را به عمل آورند، با تعجیلی که فقط می تواند اثر ناگوار این حادئه کدورت انگیز را کمتر نماید. چون لازم بود زحمت افزا گشت.

تحریر اً فی ۲۶ شهر رمضان سنه 1267

سجع مهر پشت سند :کنیاز دولغاروکی وزیر مختاردولت علیه روسیه.

[متن دستخط ناصرالدین شاه در حاشیه ]:

اولا امری که یک ماه، دو ماه قبل از این به همان ترضیه هایی که در این باب بنا به خواهش خود وزیر مختار، که وکیل دولت خود است، داده شد و گذشت و بالمره خوابید و تمام شد و قطع گفتگو از طرفین شد. دوباره حالا در مقام تذکار و اصرار و ترضیه جدید به این بزرگی و عمدگی برآمدن، خلاف اصول و قانون جميع دولتها و ملتهاست.

ثانيا اسرائی که از روس، ترکمان که ایل جعفربای باشد، در آن وقت برد، از کجا و به چه سند معتبر.

واضح و مبرهن است که مهدی قلی میرزا بی اذن شاه و امنای دولت به چنین امر بزرگی که عبارت از تحریک ترکمان به این عمل است برآمده باشد. في نفسه چه دشمنی و عداوت و سابقه شخصی او با دولت روس داشته است؟ و از این گذشته صد نفر اسیر جدیدی که به تازگی در اف و چرکس، طایفه ترکمانیه از روس برده است، این هم تحریک مهدی قلی میرزااست؟

پس معلوم می شود که طایفه ترکمانیه کلاً از این که روس راه نفت و نمک را بر روی آنها بسته، و از این سبب کساد زیاد در معامله و تجارت آنها به هم رسیده، و گرفتن کشتیهای آنها و اذیت رساندن به آنها از این جهات، عداوت با روسیه کرده در مقام این هرزگیها بر می آیند.

ناچار پنجاه هزار تومان خرج میکنیم و ده هزار قشون را به مرارت و خوارتنی می اندازیم بر سر طایفه جعفربای که اسیر روس برده است، مامور می کنیم و اسرای روس را به ضرب سر نیزه، پس می گیریم و با آنها جنگ و جدل می کنیم و می خواهیم بالمره ریشه آنها را بکنیم، پس این همه زحمت ها و خوارتنی ها دوستی دولت روسی نیست؟

با این همه یک جهتی و دوستی، امپراطور هرگز نباید راضی باشد که یک ده از ایران در حالت اغتشاش باشد، تا چه رسد به مملکتی معظم مثل مازندران، که البته از برداشتن مهدی قلی میرزا با این حالت، فتور و قصور کلی در ارکان آن به هم خواهد رسيد.

[متن دستخط پشت سند ]: جناب جلالت و نبالت نصاب، کفایت و کفالت اکتساب،

محبان استظهاری، میرزاتقی خان امیرکبیر با احتشام ملاحظه فرمایند

| دستخط دیگری ] سواد نوشته وزیر مختار روس به مرحوم میرزاتقی خان جهت عزل نواب مهدی قلی میرزا که عنوان آن به دستخط مبارک مزین است.



توجه :سند فوق از روسی به فارسی ترجمه شده و ترجمه آن با اشکالاتی همراه است که بهتر است مطالعه کنندگان گرامی با دقت بیشتری مطالعه کنند.






۱. ر.ک. محمود محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلی در قرن نوزدهم میلادی (تهران: اقبال، چاپ هفتم، ۱۳۷۸) ص۵۹۹
۲. فاطمه قاضیها، اسناد روابط ایران و روسیه از دوره ناصرالدین شاه تا سقوط قاجاریه ، تهران ، وزارت امور خارجه، ۱۳۸۰ ، سند شمار ۱ ، صص۱۷-۲۱
۳. همان ، نامه وزیر اعظم روس (غراف نسلرود )به میرزا تقی خان امیرکبیر ،سند شماره ۳ صص۲۱ -۲۲
۴. ر. ک. محمود محمود، همان، ص۶۰۰
۵. همان ص ۶۲۲ و ۶۲۳