چکیده:<br />
الحاق حواشی به متن، یکی از انواع تصحیفاتی است که گاه در فرایند رونویسی آثار کهن، در دستنوشتهای آنها اتّفاق افتاده است و موجب غامض و نامفهوم شدن، یا ناراست و ناسازوار گشتن برخی از عبارات آن آثار شده است. فخر رازی (د: 606 ه.ق.)، عالم نامبردار اشعری، در شرحی که بر کتاب معروف ابنسینا (د: 428 ه.ق.) به نام عیون الحکمة نوشته است، در دو موضع، دربارۀ تصحیفِ خطاساز و ابهامآفرينِ الحاقِ حواشی به متن در نسخ خطّی سخن گفته است و از وقوع چنین تصحیفاتی در مصنّفات خود خبر داده. گواهی او در این خصوص از جهاتی چند درخور اعتناست، بهویژه از این جهت که نمودار حدوث زودهنگام اینگونه تصحیفات و تحریفات در نسخ خطّی است و اینکه رخدادن این سنخ تصحیفاتِ مشکلساز در آنها، نه فقط در طول چند قرن بلکه تنها در طی چند دهه و حتّی چند سال نیز امکانپذیر و گاه مُحَقَّق بوده است.<br />
<br />
کلیدواژهها: نسخ خطّی، تصحیف، حواشی، کاتبان، فخر رازی.<br />
<br />
<br />
<br />
خطاها و تصحیفاتی که در دستنویسهای آثار کهن رخ داده است و موجب دگرگونیهای مشکلآفرین در متن آنها شده است علل و عوامل مختلفی میتواند داشته باشد. در حقیقت، تغییر یافتن عبارات اصیل یک نویسنده و مبدّل شدن آنها به دیگر صورت نادرست، ممکن است در اثر خطای کاتبان در خوانش نسخۀ اصل مؤلّف یا رونوشتهای سپسین آن باشد، یا لغزش آنان در کتابت نسخه، یا دخل و تصرّفات بعدی در این دستنویسها، و یا علل دیگری نظیر اینها. یکی از اسباب وقوع تصحیف و تبدیل در ضبط کلمات و عبارات متون کهن، راهیافتن حواشی نسخ یک اثر به متن آن است. میدانیم که در کنارهها یا میان سطور دستنویسهای متون کهن، اغلب، کلمات و عباراتی نوشته شده است که برخی از آنها اصلاحات و استدراکات مربوط به متن اثر به قلم خود نویسندۀ اثر یا کاتب دیگری است، و برخی دیگر، توضیحات و ملاحظاتی است که صاحب کتاب و یا خواننده یا کاتب دیگری دربارۀ مطالب مطرح در آن نگاشته است. تشخیص اینکه حواشی مکتوب در کنارههای نُسَخ از چه سِنخ است و آیا نوشتۀ خود نویسندۀ اثر بوده یا کسانی دیگر، همواره آسان نبوده و گاه خَبط و خَلطهایی در این خصوص صورت گرفته است. در موارد بسیاری، حواشی نسخهها نگاشتۀ خود نویسندۀ اثر نبوده است و بلکه ملاحظات و توضیحاتی است که به قلم خواننده یا کاتب دیگری نوشته شده است. حال ممکن است کاتب بیبصیرتی این قبیل حواشی را بهاشتباه نوشتۀ خود نویسنده و متعلّق به اصل متن اثر بپندارد و هنگام رونویسی نسخۀ خود، آن حواشی را به متن اثر ملحق نماید. در این صورت، عبارات و کلماتی که در واقع ربطی به نویسنده و متن اثر او نداشته است وارد یکی از دستنوشتهای آن میشده است و کاتبان بعدی هم از روی همان متن تصحیفشده نسخ دیگری را گاهگاه با اغلاط افزونتری فراهم میآوردهاند و رفتهرفته متن اصلی اثر نویسنده چنان در معرض اضافات و تغییرات گوناگون قرار میگرفته است که از اصل خود بس دور میافتاده است. طبعاً ورود آن حواشی غیر اصیل به متن، و تغییرات و تصحیفاتی که بهمرور زمان در ضبط کلمات اثر صورت میگرفته است، ناسازگاریها و نادرستیهایی را در متن نویسنده پدید میآورد که خود موجب بروز ابهامها و اِغلاقهایی در فهم عبارات آن میشود. بنابراین، یکی از علل غامض و نامفهوم بودن، یا ناراست و ناسازوار نمودن برخی از عبارات متون کهن وقوع همین تصحیفاتی است که در اثر الحاق حواشی کتاب به متن آن صورت گرفته است و متن اثر را از صورت اصلی خود خارج و دور نموده است. <br />
نکتۀ پیشگفته در باب تصحیفِ خطاساز و ابهامآفرينِ الحاقِ حواشی به متن در نسخ خطّی، مورد توجّه و تصریح فخر رازی (د: 606 ه.ق.)، عالم نامبردار اشعری نیز قرار گرفته است. او در شرحی که بر کتاب معروف ابنسینا (د: 428 ه.ق.) به نام عیون الحکمة نوشته است، در دو موضع، دربارۀ این موضوع و مشکل سخن گفته است و از وقوع چنین تصحیفاتی در مصنّفات خود خبر داده. گواهی او در این خصوص از جهاتی چند درخور اعتناست، بهویژه از این جهت که نمودار حدوث زودهنگام اینگونه تصحیفات و تحریفات در نسخ خطّی است و اینکه رخدادن این سنخ تصحیفاتِ مشکلساز در آنها، نه فقط در طول چند قرن بلکه تنها در طی چند دهه و حتّی چند سال نیز امکانپذیر و گاه مُحَقَّق بوده است. در اینجا نخست فحوای گفتار رازی در این موضوع و سپس عین عبارات او بیان میشود. از آنجا که یگانه ویراست در دسترس از کتاب شرح عیون الحکمة 1 تصحیحی انتقادی و منقَّح از این اثر نیست و شوربختانه آمیخته است با اغلاط پرشمار، عبارات رازی در این دو موضع با چند نسخۀ کهن از این اثر2 مقابله شده است و برخی اصلاحات لازم در آنها صورت گرفته است. خوانندۀ تیزبین از همین اصلاحات نیز درخواهد یافت که بعضی از متون کهن مثل همین کتاب شرح عیون الحکمة تا چه اندازه سهلانگارانه و مغلوط بهطبع رسیده است و تصحیفاتی که در نسخ خطّی این آثار رخ داده است، اگر در فرایند تصحیح انتقادی آنها شناسایی و اصلاح نشود، به چه حدّ میتواند متن این آثار را مبهم و معیوب نماید.<br />
نخستین موضعی که رازی در کتاب شرح عیون الحکمة به مسألۀ «خَبط کاتبان ناشی در خَلط متون و حواشی» اشارت نموده است در مقدّمهای است که بر این کتاب نگاشته و در آن از موانع پیشروی خود بر سر راه شرح این کتاب سخن گفته است. او در اینجا بدین نکته تصریح نموده که چون ابنسینا در کتاب عیون الحکمة معانی و مفاهیم پیچیدۀ فلسفی را در قالب الفاظ و عبارات مختصر و فشرده بیان کرده است و مقاصد و مطالب مورد نظرش را هم چندان صریح و روشن بازننموده است، هر کسی عبارات او را بر حسب نظر نادرست و پندار نااستوار خود تفسیر کرده است. شماری از این افراد با این تصوّر که معنای سخنان شیخ را آشکار سازند و مقاصد او را توضیح دهند، همان پندارهای ناصواب و برداشتهای ناروای خود را در حاشیۀ دستنوشتی که از این کتاب در اختیار داشتهاند، نوشتهاند. سپس گروه نادانتری که این نسخهها به دستشان افتاده است، گمان کردهاند که حواشی مکتوب در آنها نیز کلمات و عباراتی است از اصل متن کتاب و نوشتۀ خود ابنسینا. آنگاه این کاتبان نادان آن حواشی را که نوشتۀ خوانندگان و کاتبان قبلی بوده است، به متن اصلی کتاب ابنسینا وارد نموده و با این کار اشکالات گوناگونی در کلام شیخ ایجاد کردهاند و عبارات او را عیبناک گرداندهاند. سپس فخر رازی یادآور میشود که به چشم خود بروز همینگونه تصحیفات و تحریفات را در تألیفات خویش نیز دیده است و سعی بلیغی نموده که این اضافات و تصحیفات فاسد را از متن آثار خود بزداید تا مبادا که این زوائد و تغییرات موجب تردید و تشویش ذهن و سوء فهم خوانندگان آثارش شود. در ادامه، فخر رازی این نکتۀ مهم را فرایاد میآورد که وقتی در مدّتی کمتر از سی سال از زمان نگارش بعض آثارش چنین تصحیفات و تحریفاتی در آنها پدید آمده باشد، بهطریق اولی این قبیل تصحیفات در نگاشتههای ابنسینا - که بیش از صد و پنجاه سال از تاریخ تألیف آنها گذشته است - نیز واقع شده است. رازی وقوع همین تصحیفات و تغییرات را در متن کتاب عیون الحکمة سبب نااستواری و عیبناکی بعض عبارات آن دانسته است و افزوده که تَذکار این نکته به این دلیل است که متن در دسترس وی از کتاب نامبرده مشتمل است بر کلمات و عبارات بسیار نادرست و غیر دقیقی که بعید است نوشتۀ مصنّف تیزویر و تیزهوشی همچون ابنسینا باشد و بهاحتمال قوی سبب راهیافتن این کلمات مشوّش و نامفهوم و عبارات نادرست و ناسازوار به کتاب شیخ همین خَبط کاتبان ناشی، در خَلط متون و حواشی بوده است. عین عبارات او در این موضع از این قرار است:<br />
<br />
<br />
ثمّ إن ألفاظ هذا الكتاب وجيزة مختصرة، والمعانى المعتبرة غير مألوفة ولا مشهورة، والمطالب غير متمايزة بالفواصل المعلومة، والمقاصد غير مبيّنة بالألفاظ الناصّة3 المفهومة، فلا جرم كلّ أحد يفسّره على وفق رأيه العليل، وخاطره الكليل4 . وإذا تخيلوا أن المراد منه كذا وکذا5 ، فربما كتبوا تلك الخيالات الفاسدة على الحاشية، لظنهم أنه يصير ذلك سببا لإيضاح ذلك الكلام، وتحصيل ذلك المرام. فإذا جاء بعدهم أقوام، أكثر جهالة من أولئك الأولين، وأقوى ضلالة من أولئك السابقين، فربما ظنوا بتلك الحواشى أنها من متن الكتاب، وأنها ليست من القشر، بل من اللباب. فحينئذ يُدخلونه فى متن كلام6 المصنّف الأول، ويصير ذلك سببا لحصول كل خلل وزلل. ولقد شاهدتُ هذا النوع من التحريف والتجزيف7 (التجریف؟) فى مصنفاتى ومؤلفاتى، وكنت أبالغ فى ازالتها عن متن الكتاب، لئلا8 يحصل ما يوجب الارتياب والاضطراب. فإذا وقع هذا، والمدة أقل من الثلاثين، فلأن يقع والمدة9 زادت على المائة والخمسين كان أولى. وإنما ذكرتُ هذا العذر، لاشتمال هذا الكتاب فى كثير من المواضع على كلمات كثيرة الخبط، بعيدة عن الضبط، يبعد عندى أن يكون قائلها هو هذا المصنف، الذی كان فى قوة القريحة آية، وفى جودة الفكر والنظر غاية. فغلب10 على ظنى أن السبب فى اختلاط11 تلك الكلمات المثبّجة والتركيبات المعوجة ما ذكرناه وقررناه.12<br />
<br />
<br />
فخر رازی در موضعی دیگر از همین کتاب شرح عیون الحکمة نیز بهمناسبت شرح عبارتی از ابنسینا که به نظرش نااستوار و آشفته مینموده، نکتۀ پیشگفته را بازگو کرده است. او اظهار داشته که چنین عبارت مغلوط و مُشَوَّشی بعید است کلام خود شیخ باشد و کلمات او احتمالاً دچار تصحیف و تغییر شده است. رازی معتقد است سبب وقوع و ورود بعضی از کلمات و عبارات نامفهوم و نامربوط در کتابها این است که بسیاری از خوانندگانِ این آثار سخنان نویسندۀ کتاب را بهدرستی نفهمیده و برداشت باطل خویش از عبارات او را حق پنداشته و بههمین جهت، فهم نادرست خود را در قالب کلمات و افزودههایی در حواشی نسخ کتاب درج نمودهاند. سپس کاتب جاهلی که گمان برده این کلمات مندرِج در حاشیه، در واقع از اصل کتاب بوده است آنها را در متن دستنویس خود داخل کرده و بدینسان عبارات نویسنده را دچار تشویش و تحریف نموده است. فخر رازی در اینجا نیز باری دیگر تصریح میکند که خود، شاهد وقوع همین نوع تصحیفات در مصنّفات خویش نیز بوده است. به گفتۀ او عدّهای از خوانندگان در حواشی دستنویسهای آثار وی کلمات و عبارات زائدی نوشتهاند و آنگاه جماعت دیگری که پنداشتهاند این کلمات، متعلّق است به اصل کتاب، آنها را به اصل متن الحاق کردهاند. سپس این نسخۀ مغلوط و مُصَحَّف به محضر وی آورده شده است و او آن را آکنده از کلمات و عبارات زائد و فاسد یافته است. نصّ عبارات رازی در این خصوص چنین است:<br />
<br />
<br />
أقول: إنه يشبه أن لا يكون هذا من13 كلام «الشيخ» فإنه شديد الخبط14 ، عظيم الاضطراب. ولعل السبب فى وقوع أمثال هذه الكلمات فى الكتب أن كثيرا من الناس يطالعون هذه الكتب ولا يفهمون الكلام فیها15 فهما صحيحا مطابقا، بل يتخيلون أشياء فاسدة، ويظنون أنها هى الوجوه الصحيحة، فيثبتون تلك الكلمات المشوشة على حواشى الكتب16 . ثم إن الناسخ الجاهل يظن17 أنها من أصل الكتاب، فيدخلها فى الكتاب، فلهذا السبب تتشوش هذه الكتب. وأنا18 قد رأيت هذا19 فى تصانيفى، فإنّ20 كثيرا من الناس كتبوا على حواشيها زوائد فاسدة، ثم إن قوما ظنوا أنها من الأصل21 فأدخلوها فى المتن، ثم ربما جائنی22 بعضهم بتلك النسخة23 ، فرأیتها24 مملوءة من الحشو والزوائد الفاسدة. ومثل هذا لا يبعد أيضاً فى كتب «الشيخ».25<br />
<br />
<br />
باری، شوربختانه بسیاری از متون کهن ما دچار تصحیفات و تصرّفات گوناگون فراوان شده است و یگانه راه تنقیح و تهذیب آنها از این خطاها فراهم آوردن ویراستهایی انتقادی و منقّح از این متون است. اینکه گاهی بعضی از عبارات متون کهن قابل فهم نیست و مبهم و معمّاگونه بهنظر میرسد، همیشه به دلیل پیچیدگی مطالب و دشوارنویسی نویسنده یا کمهوشی و بیدانشی خوانندگان آنها نیست، بلکه گاهی و شاید اغلب، بهسبب نادرستی ضبط کلمات و عبارات و وقوع انواع مختلف تصرّف و تصحیف و افتادگی در آنهاست، و شگفتا که برخی از شارحان و مدرّسان این متون کوشیدهاند همان عبارات نادرست و تصحیفشده را بههر طریق ممکن تأویل و توجیه نمایند و معنایی درخور از آنها ارائه نمایند!<br />
الحاق حواشی به متن، یکی از انواع تصحیفاتی است که گاه در فرایند رونویسی آثار کهن، در دستنوشتهای آنها اتّفاق افتاده است و موجب غامض و نامفهوم شدن، یا ناراست و ناسازوار گشتن برخی از عبارات آن آثار شده است. فخر رازی (د: 606 ه.ق.)، عالم نامبردار اشعری، در شرحی که بر کتاب معروف ابنسینا (د: 428 ه.ق.) به نام عیون الحکمة نوشته است، در دو موضع، دربارۀ تصحیفِ خطاساز و ابهامآفرينِ الحاقِ حواشی به متن در نسخ خطّی سخن گفته است و از وقوع چنین تصحیفاتی در مصنّفات خود خبر داده. گواهی او در این خصوص از جهاتی چند درخور اعتناست، بهویژه از این جهت که نمودار حدوث زودهنگام اینگونه تصحیفات و تحریفات در نسخ خطّی است و اینکه رخدادن این سنخ تصحیفاتِ مشکلساز در آنها، نه فقط در طول چند قرن بلکه تنها در طی چند دهه و حتّی چند سال نیز امکانپذیر و گاه مُحَقَّق بوده است.<br />
<br />
کلیدواژهها: نسخ خطّی، تصحیف، حواشی، کاتبان، فخر رازی.<br />
<br />
<br />
<br />
خطاها و تصحیفاتی که در دستنویسهای آثار کهن رخ داده است و موجب دگرگونیهای مشکلآفرین در متن آنها شده است علل و عوامل مختلفی میتواند داشته باشد. در حقیقت، تغییر یافتن عبارات اصیل یک نویسنده و مبدّل شدن آنها به دیگر صورت نادرست، ممکن است در اثر خطای کاتبان در خوانش نسخۀ اصل مؤلّف یا رونوشتهای سپسین آن باشد، یا لغزش آنان در کتابت نسخه، یا دخل و تصرّفات بعدی در این دستنویسها، و یا علل دیگری نظیر اینها. یکی از اسباب وقوع تصحیف و تبدیل در ضبط کلمات و عبارات متون کهن، راهیافتن حواشی نسخ یک اثر به متن آن است. میدانیم که در کنارهها یا میان سطور دستنویسهای متون کهن، اغلب، کلمات و عباراتی نوشته شده است که برخی از آنها اصلاحات و استدراکات مربوط به متن اثر به قلم خود نویسندۀ اثر یا کاتب دیگری است، و برخی دیگر، توضیحات و ملاحظاتی است که صاحب کتاب و یا خواننده یا کاتب دیگری دربارۀ مطالب مطرح در آن نگاشته است. تشخیص اینکه حواشی مکتوب در کنارههای نُسَخ از چه سِنخ است و آیا نوشتۀ خود نویسندۀ اثر بوده یا کسانی دیگر، همواره آسان نبوده و گاه خَبط و خَلطهایی در این خصوص صورت گرفته است. در موارد بسیاری، حواشی نسخهها نگاشتۀ خود نویسندۀ اثر نبوده است و بلکه ملاحظات و توضیحاتی است که به قلم خواننده یا کاتب دیگری نوشته شده است. حال ممکن است کاتب بیبصیرتی این قبیل حواشی را بهاشتباه نوشتۀ خود نویسنده و متعلّق به اصل متن اثر بپندارد و هنگام رونویسی نسخۀ خود، آن حواشی را به متن اثر ملحق نماید. در این صورت، عبارات و کلماتی که در واقع ربطی به نویسنده و متن اثر او نداشته است وارد یکی از دستنوشتهای آن میشده است و کاتبان بعدی هم از روی همان متن تصحیفشده نسخ دیگری را گاهگاه با اغلاط افزونتری فراهم میآوردهاند و رفتهرفته متن اصلی اثر نویسنده چنان در معرض اضافات و تغییرات گوناگون قرار میگرفته است که از اصل خود بس دور میافتاده است. طبعاً ورود آن حواشی غیر اصیل به متن، و تغییرات و تصحیفاتی که بهمرور زمان در ضبط کلمات اثر صورت میگرفته است، ناسازگاریها و نادرستیهایی را در متن نویسنده پدید میآورد که خود موجب بروز ابهامها و اِغلاقهایی در فهم عبارات آن میشود. بنابراین، یکی از علل غامض و نامفهوم بودن، یا ناراست و ناسازوار نمودن برخی از عبارات متون کهن وقوع همین تصحیفاتی است که در اثر الحاق حواشی کتاب به متن آن صورت گرفته است و متن اثر را از صورت اصلی خود خارج و دور نموده است. <br />
نکتۀ پیشگفته در باب تصحیفِ خطاساز و ابهامآفرينِ الحاقِ حواشی به متن در نسخ خطّی، مورد توجّه و تصریح فخر رازی (د: 606 ه.ق.)، عالم نامبردار اشعری نیز قرار گرفته است. او در شرحی که بر کتاب معروف ابنسینا (د: 428 ه.ق.) به نام عیون الحکمة نوشته است، در دو موضع، دربارۀ این موضوع و مشکل سخن گفته است و از وقوع چنین تصحیفاتی در مصنّفات خود خبر داده. گواهی او در این خصوص از جهاتی چند درخور اعتناست، بهویژه از این جهت که نمودار حدوث زودهنگام اینگونه تصحیفات و تحریفات در نسخ خطّی است و اینکه رخدادن این سنخ تصحیفاتِ مشکلساز در آنها، نه فقط در طول چند قرن بلکه تنها در طی چند دهه و حتّی چند سال نیز امکانپذیر و گاه مُحَقَّق بوده است. در اینجا نخست فحوای گفتار رازی در این موضوع و سپس عین عبارات او بیان میشود. از آنجا که یگانه ویراست در دسترس از کتاب شرح عیون الحکمة 1
. رازی، فخرالدّین محمّد بن عمر، شرح عیون الحکمة، 3 ج، تحقیق: أحمد حجازی أحمد السقا، مؤسسة الصادق للطباعة والنشر، طهران، 1373 ه.ش.
. از جمله: نسخۀ کهن کتابخانۀ حکیم اوغلو ترکیه به شمارۀ 856 و نسخۀ کتابخانۀ فاضل احمد پاشا ترکیه شمارۀ 884، دو نسخه از کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی به شمارههای 1864 و 10638 و نسخۀ دانشکدۀ الهیات دانشگاه تهران به شمارۀ 260.
نخستین موضعی که رازی در کتاب شرح عیون الحکمة به مسألۀ «خَبط کاتبان ناشی در خَلط متون و حواشی» اشارت نموده است در مقدّمهای است که بر این کتاب نگاشته و در آن از موانع پیشروی خود بر سر راه شرح این کتاب سخن گفته است. او در اینجا بدین نکته تصریح نموده که چون ابنسینا در کتاب عیون الحکمة معانی و مفاهیم پیچیدۀ فلسفی را در قالب الفاظ و عبارات مختصر و فشرده بیان کرده است و مقاصد و مطالب مورد نظرش را هم چندان صریح و روشن بازننموده است، هر کسی عبارات او را بر حسب نظر نادرست و پندار نااستوار خود تفسیر کرده است. شماری از این افراد با این تصوّر که معنای سخنان شیخ را آشکار سازند و مقاصد او را توضیح دهند، همان پندارهای ناصواب و برداشتهای ناروای خود را در حاشیۀ دستنوشتی که از این کتاب در اختیار داشتهاند، نوشتهاند. سپس گروه نادانتری که این نسخهها به دستشان افتاده است، گمان کردهاند که حواشی مکتوب در آنها نیز کلمات و عباراتی است از اصل متن کتاب و نوشتۀ خود ابنسینا. آنگاه این کاتبان نادان آن حواشی را که نوشتۀ خوانندگان و کاتبان قبلی بوده است، به متن اصلی کتاب ابنسینا وارد نموده و با این کار اشکالات گوناگونی در کلام شیخ ایجاد کردهاند و عبارات او را عیبناک گرداندهاند. سپس فخر رازی یادآور میشود که به چشم خود بروز همینگونه تصحیفات و تحریفات را در تألیفات خویش نیز دیده است و سعی بلیغی نموده که این اضافات و تصحیفات فاسد را از متن آثار خود بزداید تا مبادا که این زوائد و تغییرات موجب تردید و تشویش ذهن و سوء فهم خوانندگان آثارش شود. در ادامه، فخر رازی این نکتۀ مهم را فرایاد میآورد که وقتی در مدّتی کمتر از سی سال از زمان نگارش بعض آثارش چنین تصحیفات و تحریفاتی در آنها پدید آمده باشد، بهطریق اولی این قبیل تصحیفات در نگاشتههای ابنسینا - که بیش از صد و پنجاه سال از تاریخ تألیف آنها گذشته است - نیز واقع شده است. رازی وقوع همین تصحیفات و تغییرات را در متن کتاب عیون الحکمة سبب نااستواری و عیبناکی بعض عبارات آن دانسته است و افزوده که تَذکار این نکته به این دلیل است که متن در دسترس وی از کتاب نامبرده مشتمل است بر کلمات و عبارات بسیار نادرست و غیر دقیقی که بعید است نوشتۀ مصنّف تیزویر و تیزهوشی همچون ابنسینا باشد و بهاحتمال قوی سبب راهیافتن این کلمات مشوّش و نامفهوم و عبارات نادرست و ناسازوار به کتاب شیخ همین خَبط کاتبان ناشی، در خَلط متون و حواشی بوده است. عین عبارات او در این موضع از این قرار است:<br />
<br />
<br />
ثمّ إن ألفاظ هذا الكتاب وجيزة مختصرة، والمعانى المعتبرة غير مألوفة ولا مشهورة، والمطالب غير متمايزة بالفواصل المعلومة، والمقاصد غير مبيّنة بالألفاظ الناصّة3
. في المطبوع: الناصعة.
. في المطبوع: الکیل.
. في المطبوع: - وکذا.
. في المطبوع: کتاب.
. کذا فی النسخ، وفي المطبوع: التخریف.
. في المطبوع: لکیلا.
. في المطبوع: + قد.
. في المطبوع: ویغلب.
. في المطبوع: اختلاف.
. رازی، فخرالدّین محمّد بن عمر، شرح عیون الحکمة، تحقیق: أحمد حجازی أحمد السقا، ج 1، ص 41.
<br />
<br />
فخر رازی در موضعی دیگر از همین کتاب شرح عیون الحکمة نیز بهمناسبت شرح عبارتی از ابنسینا که به نظرش نااستوار و آشفته مینموده، نکتۀ پیشگفته را بازگو کرده است. او اظهار داشته که چنین عبارت مغلوط و مُشَوَّشی بعید است کلام خود شیخ باشد و کلمات او احتمالاً دچار تصحیف و تغییر شده است. رازی معتقد است سبب وقوع و ورود بعضی از کلمات و عبارات نامفهوم و نامربوط در کتابها این است که بسیاری از خوانندگانِ این آثار سخنان نویسندۀ کتاب را بهدرستی نفهمیده و برداشت باطل خویش از عبارات او را حق پنداشته و بههمین جهت، فهم نادرست خود را در قالب کلمات و افزودههایی در حواشی نسخ کتاب درج نمودهاند. سپس کاتب جاهلی که گمان برده این کلمات مندرِج در حاشیه، در واقع از اصل کتاب بوده است آنها را در متن دستنویس خود داخل کرده و بدینسان عبارات نویسنده را دچار تشویش و تحریف نموده است. فخر رازی در اینجا نیز باری دیگر تصریح میکند که خود، شاهد وقوع همین نوع تصحیفات در مصنّفات خویش نیز بوده است. به گفتۀ او عدّهای از خوانندگان در حواشی دستنویسهای آثار وی کلمات و عبارات زائدی نوشتهاند و آنگاه جماعت دیگری که پنداشتهاند این کلمات، متعلّق است به اصل کتاب، آنها را به اصل متن الحاق کردهاند. سپس این نسخۀ مغلوط و مُصَحَّف به محضر وی آورده شده است و او آن را آکنده از کلمات و عبارات زائد و فاسد یافته است. نصّ عبارات رازی در این خصوص چنین است:<br />
<br />
<br />
أقول: إنه يشبه أن لا يكون هذا من13
. في المطبوع: الکلام.
. في المطبوع: + و.
. في المطبوع: - فیها.
. في المطبوع: الکتاب.
. في المطبوع: + بها.
. في المطبوع: فإني.
. في المطبوع: - هذا.
. في المطبوع: - فإن.
. في المطبوع: أصل الکتاب.
. في المطبوع: جاء.
. في المطبوع: النتیجة.
. في المطبوع: فأراها.
. همان، ج 3، صص 113 – 114.
<br />
<br />
باری، شوربختانه بسیاری از متون کهن ما دچار تصحیفات و تصرّفات گوناگون فراوان شده است و یگانه راه تنقیح و تهذیب آنها از این خطاها فراهم آوردن ویراستهایی انتقادی و منقّح از این متون است. اینکه گاهی بعضی از عبارات متون کهن قابل فهم نیست و مبهم و معمّاگونه بهنظر میرسد، همیشه به دلیل پیچیدگی مطالب و دشوارنویسی نویسنده یا کمهوشی و بیدانشی خوانندگان آنها نیست، بلکه گاهی و شاید اغلب، بهسبب نادرستی ضبط کلمات و عبارات و وقوع انواع مختلف تصرّف و تصحیف و افتادگی در آنهاست، و شگفتا که برخی از شارحان و مدرّسان این متون کوشیدهاند همان عبارات نادرست و تصحیفشده را بههر طریق ممکن تأویل و توجیه نمایند و معنایی درخور از آنها ارائه نمایند!<br />
- . رازی، فخرالدّین محمّد بن عمر، شرح عیون الحکمة، 3 ج، تحقیق: أحمد حجازی أحمد السقا، مؤسسة الصادق للطباعة والنشر، طهران، 1373 ه.ش.
- . از جمله: نسخۀ کهن کتابخانۀ حکیم اوغلو ترکیه به شمارۀ 856 و نسخۀ کتابخانۀ فاضل احمد پاشا ترکیه شمارۀ 884، دو نسخه از کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی به شمارههای 1864 و 10638 و نسخۀ دانشکدۀ الهیات دانشگاه تهران به شمارۀ 260.
- . في المطبوع: الناصعة.
- . في المطبوع: الکیل.
- . في المطبوع: - وکذا.
- . في المطبوع: کتاب.
- . کذا فی النسخ، وفي المطبوع: التخریف.
- . في المطبوع: لکیلا.
- . في المطبوع: + قد.
- . في المطبوع: ویغلب.
- . في المطبوع: اختلاف.
- . رازی، فخرالدّین محمّد بن عمر، شرح عیون الحکمة، تحقیق: أحمد حجازی أحمد السقا، ج 1، ص 41.
- . في المطبوع: الکلام.
- . في المطبوع: + و.
- . في المطبوع: - فیها.
- . في المطبوع: الکتاب.
- . في المطبوع: + بها.
- . في المطبوع: فإني.
- . في المطبوع: - هذا.
- . في المطبوع: - فإن.
- . في المطبوع: أصل الکتاب.
- . في المطبوع: جاء.
- . في المطبوع: النتیجة.
- . في المطبوع: فأراها.
- . همان، ج 3، صص 113 – 114.